فصل انتظار شهرستان کردکوی icon
شأن نزول آیات قرآن - فصل انتظار شهرستان کردکوی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل دفتر اندیشه است . [امام علی علیه السلام]

شأن نزول آیات قرآن»
یکشنبه 90 آبان 22 ساعت 10:24 عصر

علی (ع) قائد البره ( سوره مائده - آیه 55 )
***********************************************
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ ?55 / مائده?

***********************************************
در تفسیر مجمع البیان از عبدالله ابن عباس چنین نقل شده که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر ( صلوات الله علیه و آله ) حدیث نقل می کرد ، ناگهان مردی که عمامه ای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرثیه که ابن عباس از پیغمبر ( ص ) نقل حدیث می کرد ، او نیز با جمله قال رسول الله صلّی الله علیه و آله نقل می کرد .
ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند ، او صورت خود را گشود و صدا زد : ای مردم ! هرکس مرا نمی شناسد بداند من ابوذر غفاری هستم ، با گوش های خود این سخنان را از رسول خدا (ص ) شنیدم و اگر دروغ می گویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر (ص) فرمود : " علی ، قائد البره و قاتل الکفره منصور من نصره ، مخذول من خذله " ، " علی (ع) پیشوای نیکان است و کشنده کافران ، هر کس او را یاری کند ، خدا یاریش خواهد کرد .

سپس ابوذر اضافه کرد : ای مردم ! روزی از روزها با رسول خدا (ص ) در مسجد نماز می خواندم . سائلی وارد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد ، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت : خدایا ! تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ، کسی جواب مساعد به من نداد . در همین حال ، علی (ع) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد .
سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد . پیامبر (ص) که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد . هنگامی که از نماز فارغ شد ، سر به سوی آسمان بلند کرد و چنینی گفت : خداوندا ! برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی ، کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد ، هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و به وسیله ........................... و زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی .
خداوند ! من محمد ، پیامبر و برگزیده توأم ، سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز ، از خاندانم علی (ع) را وزیر من گردان تا به وسیله او پشتم قوی و محکم گردد .
ابوذر می گو.ید : هنوز دعای پیامبر (ص) پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر (ص) گفت : بخوان ! پیامبر (ص) فرمود: چه بخوانم؟ گفت : بخوان اِنّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین آمنوا ...........