فصل انتظار شهرستان کردکوی icon
سحر و جادو از دیدگاه علم و دین - فصل انتظار شهرستان کردکوی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که عوض را باور کند ، در بخشش جوانمرد بود . [نهج البلاغه]

سحر و جادو از دیدگاه علم و دین»
دوشنبه 90 شهریور 7 ساعت 2:38 عصر

 

معرفی کتاب:

موضوع: علوم غریبه - عمومی
نویسنده: محمد کاظم کیمیایی
ناشر: پرتو خورشید
نوبت چاپ: دوم
تعداد صفحات: 94 صفحه

چگونگی تآثیر سحر
متافیزیک و طلسم
بخت گشایی
دفع چشم زخم
همراه با استفتااتی از مراجع معظم تقلید
سخن ناشر
انسان برترین مخلوق روى زمین است که خداوند متعال در او نیرو و قدرت شناخت اشیاء را قرار داده است و آسمان، زمین و موجودات آن را تابع و مسخر او گردانیده است. اما گاهى بعضى از انسانها، مقام خود را فراموش کرده و به آسانى تحت تأثیر اوهام، خرافات و وسوسه هاى شیطان و شیطان صفتان قرار مى گیرند. شیطانهایى که همیشه در کمینند تا با حیله هاى گوناگون و دسیسه هاى متنوع، انسانها را از ایمان و مسیر حق منحرف کرده و در لجنزار انحرافات گرفتار سازند.
یکى از ترفندهاى شیطان در منحرف کردن انسانها از عقیده حق و ایمان، سحر و جادو است. چنانکه مشاهده مى کنیم بعضى از افرادْ فریب شیادان و جادوگران را خورده و به گمان اینکه آنها غیب مى دانند، براى تأمین برخى از نیازهاى خود به آنها مراجعه مى کنند و هر چه این شیادان بگویند آنها باور مى کنند و با چنین باورى دین و ایمان و سعادت خویش را در مخاطره مى اندازند.
گرچه اکثر علما معتقدند که سحر حقیقت دارد، اما منظورشان این نیست که هر چه را ساحر ادعا کند قادر به انجام آن است. هیچ ساحرى نمى تواند ماهیت و شکل موجودات را تغییر دهد; مثلا انسان را به صورت حیوان یا حیوان را به صورت انسان در آورد.
معجزات انبیا ـ از قبیل شکافتن دریا و تبدیل شدن عصا به اژدها و زنده کردن مردگان و سخن گفتن حیوانات و غیره ـ حقایقى بودند که توسط انبیا ظاهر شدند، و ساحران هرگز قادر به انجام چنین کارهاى خارق العاده اى نیستند.
البته این امکان وجود دارد  به ادامه مطلب مراجعه کنید..........

 

معرفی کتاب:

موضوع: علوم غریبه - عمومی
نویسنده: محمد کاظم کیمیایی
ناشر: پرتو خورشید
نوبت چاپ: دوم
تعداد صفحات: 94 صفحه

چگونگی تآثیر سحر
متافیزیک و طلسم
بخت گشایی
دفع چشم زخم
همراه با استفتااتی از مراجع معظم تقلید
سخن ناشر
انسان برترین مخلوق روى زمین است که خداوند متعال در او نیرو و قدرت شناخت اشیاء را قرار داده است و آسمان، زمین و موجودات آن را تابع و مسخر او گردانیده است. اما گاهى بعضى از انسانها، مقام خود را فراموش کرده و به آسانى تحت تأثیر اوهام، خرافات و وسوسه هاى شیطان و شیطان صفتان قرار مى گیرند. شیطانهایى که همیشه در کمینند تا با حیله هاى گوناگون و دسیسه هاى متنوع، انسانها را از ایمان و مسیر حق منحرف کرده و در لجنزار انحرافات گرفتار سازند.
یکى از ترفندهاى شیطان در منحرف کردن انسانها از عقیده حق و ایمان، سحر و جادو است. چنانکه مشاهده مى کنیم بعضى از افرادْ فریب شیادان و جادوگران را خورده و به گمان اینکه آنها غیب مى دانند، براى تأمین برخى از نیازهاى خود به آنها مراجعه مى کنند و هر چه این شیادان بگویند آنها باور مى کنند و با چنین باورى دین و ایمان و سعادت خویش را در مخاطره مى اندازند.
گرچه اکثر علما معتقدند که سحر حقیقت دارد، اما منظورشان این نیست که هر چه را ساحر ادعا کند قادر به انجام آن است. هیچ ساحرى نمى تواند ماهیت و شکل موجودات را تغییر دهد; مثلا انسان را به صورت حیوان یا حیوان را به صورت انسان در آورد.
معجزات انبیا ـ از قبیل شکافتن دریا و تبدیل شدن عصا به اژدها و زنده کردن مردگان و سخن گفتن حیوانات و غیره ـ حقایقى بودند که توسط انبیا ظاهر شدند، و ساحران هرگز قادر به انجام چنین کارهاى خارق العاده اى نیستند.
البته این امکان وجود داردکه امور خارق العاده اى که تحت قدرت بشر است، به دست ساحر آشکار شود; مثلا به وسیله جادو کسى را مریض کنند، یا در میان زوجین جدایى بیندازند یا عقل کسى را زائل یا عضو کسى را معیوب نمایند; ولى در هر حال نباید غافل بود که مؤثر حقیقى فقط الله عزّوجل است:
«و مَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَد إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ».
و حال آنکه با این جادوى (خویش) نمى توانند به کسى زیان برسانند، مگر اینکه با اجازه و خواست خدا باشد.
فرق معجزه و سحر این است که معجزه از جانب خداوند و براى تصدیق ادعاى پیامبران به آنها اعطا مى شود. معجزات، امورى خارق العاده و حقیقى هستند که باطن و ظاهر آنها با یکدیگر هماهنگى دارد و اسباب طبیعى در آنها هیچ گونه نقش و دخالتى ندارند و اگر تمام مردمِ روى زمین به سعى و تلاش برخیزند تا مانند آن را ارائه دهند، عاجز و ناتوان خواهند بود.
اما سحر و جادو از کسى سر مى زند که با ارتکاب گناه و معصیت و توهین به مقدسات اسلامى، شیاطین را خشنود و آنها را مطیع و فرمانبردار خود مى سازد و جادوى اینها هیچ بهره اى از حقیقت ندارد و قادر به شکستن قانون طبیعى جهان نیست; بلکه سحر آنها نوعى خیال افکنى، ظاهر آرایى، دروغ بافى و حیله هاى ظریفى است که هر فردى با تلاش و ریاضت، قادر به انجام آنها خواهد بود.
ساحرانْ افرادى فاسق، ماجراجو و فتنه انگیز هستند و در میان افراد جامعه، جنگ و درگیرى و عداوت و دشمنى ایجاد مى کنند و براى جامعه مشکل ساز هستند.
درباره اینکه آیا ساحران غیب مى دانند یا خیر باید گفت: عالم الغیب کسى است که از همه چیز با خبر است و در هر زمان و هر مکانى حاضر و ناظر مى باشد و همانا او، تنها ذات پاک خداوند است. اما غیر از الله عزّوجل، کسى که وجودش محدود به مکان معینى است، طبعاً نمى تواند از همه چیز با خبر باشد:
«إِنَّ اللهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الاَْرْحَامِ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّاذَا تَکْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْض تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ».
آگاهى از فرا رسیدن قیامتْ ویژه خداست، و اوست که باران را مى باراند و او مطلع است از آنچه در رحِمهاست، و هیچ کس نمى داند فردا چه چیز به دست مى آورد، و هیچ کس نمى داند در کدام سرزمین مى میرد. قطعاً خدا آگاه و با خبر است.
«وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَیَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَة إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّة فِی ظُلُمَاتِ الاَْرْضِ وَلاَ رَطْب وَلاَ یَابِس إِلاَّ فِی کِتَاب مُبِین».
گنجینه هاى غیب و کلید آنها در دست خداست و کسى جز او از آنها آگاه نیست و خداوند از آنچه در خشکى و دریاست آگاه است، و هیچ برگى فرو نمى افتد، مگر اینکه از آن با خبر است و هیچ دانه اى در تاریکیهاى زمین و هیچ چیز تر یا خشکى نیست که فرو افتد، مگر اینکه (خدا از آن آگاه و در علم خدا پیداست و) در لوح محفوظ ضبط و ثبت است.
البته خداوند متعال اگر بخواهد بعضى از پیامبران را در انجام رسالت و بر اساس نیاز، از برخى امور غیبى آگاه مى گرداند، آن هم با فرشته اى که با فرشته هاى دیگر اسکورت مى شود; چنانکه مى فرماید:
«عَالِمُ الْغَیْبِ فَلاَ یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُول فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَداً».
داننده غیب خداست و هیچ کسى را بر غیب آگاه نمى سازد، مگر پیغمبرى که خدا از او خشنود باشد (از میان فرشتگان) محافظان و نگهبانانى در پیش و پس او روان مى دارد.
لذا کسانى که ادعا مى کنند که جادوگران، شیاطین و جن ها و دیگر انسانها غیب مى دانند، سخت در اشتباه هستند.
قرآن از زبان جن ها مى گوید:
«وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الاْنَ یَجِدْ لَهُ شِهَاباً رَصَداً * وَأَنَّا لاَ نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمِن فِی الاَْرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً».
ما (پیش از این) در گوشه و کناره هاى آسمان براى استراق سمع مى نشستیم (و کسب خبر مى کردیم) ولى اکنون هر کسى بخواهد گوش فرا دهد، شهاب آماده اى را در کمین خود مى یابد که به سوى او نشانه مى رود. ما نمى دانیم که آیا براى ساکنان زمین شر و بلا در نظر گرفته شده است و یا اینکه پروردگارشان خیر و هدایت ایشان را خواسته است.
این در مورد اخبار آسمان بود; اما از اخبار زمین، که مقابل روى آنها و به ایشان نزدیک است، نیز اطلاعى نداشته اند; زیرا زمانى که حضرت سلیمان وفات یافت از وفات او با خبر نشدند و مدتى طولانى خدمت کردند، تا اینکه موریانه عصاى حضرت سلیمان را خورد و او به زمین افتاد، آنگاه متوجه مرگ وى شدند:
«فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الاَْرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ».
زمانى که بر سلیمان (که سمبل قدرت و عظمت بود) مرگ مقرر داشتیم، جنیان را از مرگ او آگاه ننمودیم، مگر چوب خواره هایى که عصاى وى را مى خوردند. هنگامى که سلیمان فرو افتاد، فهمیدند که اگر از غیب مطلع مى بودند در عذاب خوارکننده اى باقى نمى ماندند.
با این آیات صریح، وضع جنیان براى مردم آشکار شد که آنها از اسرار غیب آگاه نیستند و بى جهت عده اى چنین عقیده اى را درباره آنها داشته اند، و بر همه روشن شد که گروه جن از غیب آگاه نیست و انسانهاى نادان و بى خبر که آنها را پرستش مى کردند سخت در اشتباه و خطا بوده اند.
اگر کسى بگوید گرچه جن ها و شیاطین اخبار آینده را نمى دانند، اما شاید بتوانند در مورد کارهایى که در گذشته انجام گرفته است پاسخ صحیح و مثبت بدهند، باید گفت: در هر صورت مراجعه به کاهنان و جادوگران جایز نیست; زیرا کاهنان، افرادى هستند که از ایمان، تقوا و کرامتْ فرسنگها فاصله دارند و تسخیر جن ها بدون ارتکاب گناهان کبیره
و دورى از ایمان میسر نیست; جن هایى که طبیعت آنها با فسق، فجور، گناه و معصیت سرشته شده است و اخبارى را که کاهنان و جادوگران مى گویند، فقط یک جمله اش از آن چیزى است که شیاطین استراق سمع نموده و آن را ربوده اند. جن ها به این گونه اخبار صدها دروغ دیگر مى افزایند و به کاهنان القاء مى کنند و کاهنان نیز صدها دروغ دیگر به آن افزوده و براى مردم بیان مى کنند; در نتیجه، یک سخنِ راست در میان اقیانوسى از سخنان دروغ، پوچ و باطل قرار مى گیرد. لذا سخنان آنها مشروعیت ندارد و تصدیق آنها جایز نیست.
اما اینکه کاهنان گاهى در شناخت سارقین یا دانستن نام اشخاصْ موفق بوده اند، حتماً حیله اى در کار بوده یا شخصى دیگر این اطلاعات را به آنها رسانده است یا از طرف شیاطین و جن هاست; زیرا علم جن و شیاطین، در حوادثى که رخ داده و انجام گرفته است محال نیست و همان طورى که احتمال دارد افرادى از انسانها سارق را حین سرقت مشاهده کنند، براى جن ها نیز، که روى همین زمین با مردم زندگى مى کنند، همین احتمال وجود دارد; اما به هر حال «... وَلاَ یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى»; جادوگر هر کجا برود پیروز نمى شود.
برخى از مردمِ جاهل هنگامى که بیمار مى شوند براى علاج خود، به جادوگران مراجعه مى کنند و از آنها دعا و تعویذ مى گیرند. این مکاران در زمانهاى گذشته به خاطر کمبود علم و دانش، مراجعه کنندگان زیادى داشتند و افراد زیادى در دام اینها گرفتار مى شدند. اما اکنون که علم و دانش و آگاهى مردم فزونى یافته است و اطباى ماهرى براى مداواى بیماران وجود دارد، بازار این حیله گران رونق چندانى ندارد. اما در اثر ضعف ایمان و توکل بر خدا، هنوز هم افرادى براى رفع مشکلات خویش پیش این مکاران مى روند و این کلاهبرداران، تحت پوشش این فن، به دزدیدن و چپاول اموال مردم مبادرت مىورزند و مانند موریانه اى که چوب را از داخل مى خورد، با کمک شیطان و جن ها جامعه را از درون ویران مى کنند و به علت خوردن مال حرام، دائما در فقر و تنگدستى به سر مى برند. و اگر بر آنچه ادعا مى کنند توانا بودند، قبل از همه، خود را بى نیاز مى ساختند و از ربودن اموال مردم جاهل و نادان دست مى کشیدند. البته باید فرق این ساحران و شعبده بازان را با دعا نویسان شرعى بدانیم.
براى دعانویسان شرعى مى توان ویژگى هاى زیر را نام برد:
ـ براى عمل خود اجر و مزدى طلب نمى کنند و دعانویسى را شغل و حرفه ى خود قرار نداده اند.
ـ در دعاهاى آنها طلسم و جملات نامفهوم وجود ندارد.
ـ این افراد در ایمان، تقوا و اعمال صالح و نیکو مشهور هستند.
ـ دعاهایى را استعمال مى کنند که از رسول خدا و ائمه اطهار نقل شده است.
ـ از پذیرش زنان بد حجاب و بدون مَحرم، انکار و دورى مى کنند.
ـ با زنان بیگانه خلوت نمى کنند و به بدن آنها دست نمى زنند.
و اما خصوصیات جادوگران حیله گر:
ـ خود را به شیطان تحویل داده اند.
ـ افرادى بى ضمیر، بى احساس و مرده دل هستند و در استمداد و یارى از شیطان اصرار مىورزند و به قدرت شیطان و اعوان او اعتقاد کامل دارند.
ـ زمینه گناه و معصیت و رذایل اخلاقى در آنها فراهم است.
ـ افرادى حقیر و پست و بى ارزش و کم همت هستند.
با عنایت به مطالب فوق، کتاب حاضر به معرفى سِحر از دیدگاه علم و دین پرداخته و حوزه فعالیت ساحران و محدوده قدرت ظاهرى و پوشالى آنها را بررسى نموده است.
این کتاب ضمن بیان تفاوتهاى معجزات پیامبران با سحر ساحران، به معرفى منشأ حقیقى معجزه ـ که ریشه اى الهى دارد ـ و سحر که ریشه در تباهى داشته و از نیرنگ و حیله مایه مى گیرد پرداخته است.
امیدواریم با ارائه این کتاب، بتوانیم به رفع ابهاماتى که در این زمینه وجود دارد کمک نماییم و در روشن کردن ذهن عموم نسبت به کید و مکر این شیادان ـ که حیله گرانه جهل مردم را سرمایه کار خود قرار داده اند ـ گامى برداشته باشیم.

فهرست:

فهرست مطالب

سخن ناشر …
l فصل اول: سحر چیست و از چه زمانى پیدا شده است؟ …
سحر و جادو از دیدگاه علم …
سحر و جادو از دیدگاه علم و دین …
معناى «سحر» از نظر جامعه شناسان …
سحر و جادو از منظر علماى دینى …
l فصل دوم: اقسام سحر …
آیا سحر واقعیت دارد یا نه؟ …
تمایز سحر، کرامت و معجزه …
چگونگى تأثیر سحر …
جایگاه سحر در روایات …
ماجراى هاروت و ماروت …
حکم سحر در اسلام …
متافیزیک و طلسم …
سیرى در اندیشه هایى متافیزیک از دیدگاه اسلام …
منابع حدیث: …
l فصل سوم: برخى پرسش ها پیرامون سحر و جادو و فرق آن با معجزه …
درمان چشم زخم …
l فصل چهارم: برخى خواص آیات قرآن، ادعیه و علوم غریبه …
تقویت اراده …
بخت گشایى …
خلاصى از زندان …
دعاى ترس کودکان …
جهت فروش خانه …
گشایش کار …
بعضى از دستورات علماى دینى براى باطل شدن سحر و جادو …
آیات سخره …
در امان ماندن از شرّ جن و انس …
طریقه اى دیگر براى بطلان سحر …
دفع چشم زخم …

l فصل پنجم: برخى از استفتائات و نظرات مراجع معظم تقلید پیرامون سحر …

 

 




نوشته شده توسط :از جنس خاک::نظرات دیگران [ نظر]