بسم الله...
برخورد قاطعانه ایران با گروه تروریستی پژاک...!
کاریکاتور»
دوشنبه 90 شهریور 14
ساعت 1:28 عصر
طرح یه سوال؟»
دوشنبه 90 شهریور 14
ساعت 1:48 صبح
سلام دوستان تمامی نوشته های بنده دچار عیب و نواقص دستوری و املایست پس به امید خدا تلاش خواهم کرد تا برطرف شود اما کمی زمان میبرد که امید وارم که شما هم با نظرات سازنده خویش مرا یاری کنید!
آیا انسان نمی داند که روزی میمیرد! پاسخ من به این سوال اینست که ار بدو تولد به این موضوع واقف است!
این مرگ پیامدی دارد یا تنها پایان زندگی ایست؟
ادیان مختلف و عرفان های گوناگون و یا حتی بی دین ها(لایک ها) و جالب تر اینکه شیطان پرستان نیز به گونه ی هرچند نا متعارف به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند. هر کس به گونه و طریقی زندگی بعد مرگ را برای خود توجیه کرده اما برای برخی زندگی تنها در همین دنیا پایان میپذیرد و هیچ معنی خاصی حیات بعد مرگ نزد آنها ندارد!
آیا انسان علاوه بر مادی گرایی به معنویات زندگی علاقه نشان داده؟
جواب این سوال می تواند بسیار پیچیده باشد! اما رجوع میکنیم به کشور خودمون (ایران)دین خودمون (اسلام) و شهر و دیار خودمون (در هر نقطه از ایران زمین)،گفتن نداره که همیشه در کنار ما انسانها قدرت مند و بانفوذ و ثروتمند وجود دارند که در اوج دارا بودن و رفاه کامل به دنبال شاد کردن دل مردم در مراسم های متنوع اسلامی و جشن های باستانی با عناوینی مثل فراهم کردن خوراک ،پوشاک، مسکن،تهیه وام برای زوج های جوان که مشکل مالی دارند و یا حتی برای آزادی زندانی ها نیز بوده ،از این قیل انسانها در تاریخ ما و جهان بی شمارست.
آیا بشر در طول تاریخ زندگی خود به زنان اجازه مطرح شدن داده؟
پاسخ این سوال هم می تواند بسیار سخت و پیچیده باشد اما به زبان ساده عرض میکنم نظریه نا متعارف می گوید که زن به عنوان مولد انسان و آلت دست مردان در شروع پیداش فرهنگ و دانش بوده است اما کم کم با گذشت زمان، زنان جایی در میان کانون خانواده و بعد بیرون از خانه و خانواده و با گذشت زمان بیشتر پا از گریم دراز تر کرده و در کنار مردان به فعالیت می پردازند .اما این تنها فریبیست که مردان در کتب و جامع رواج داده تا به خواسته های خویش دست یابند و کلاه گشادی بر سر زنان بگذارند. همیشه افسار زنان را با زیرکی در دست بگیرند چونکه در پیشرفته ترین جامع (غربیان نژاد پرست) زن به عنوان کالا (سکس)،در فرهنگ شرق(زرد پوستان)کارگر،در جوامع غیر اسلامی همسایه(ما بقی کشور ها اطراف) به همان منوال و گاه بلای جان همسر می انجامد.اما در کشور های اسلامی غیر ایرانی(عرب) زن کم ترین آزادی و حقوق برخوردار است در حد یه گوسفند(با عرض معذرت وشرمندگی برای غیر هم جنسام)و اما در کشور خودمان میشه گفت اگه زنان در بیرون خانواده احاس امنیت کنند چند دهه ای هست که خودشان را مطرح کرده اند که بدک نبوده و رو صدایی زیر سایه انقلاب واس خودشون براه انداختند که بازم جا داره به پای مردا برسند هرچند این حرفم دیگه گقتن نداره .
بدیل کمبود وقت مابقی سوالات عجیب و پاسخ های عجیب تر در پست های بعد قرار خواهیم داد . دوستان با نظرات مارو در این امر یاری و حمایت بفرمایند! (مرد=قدرت)
کوهی عجیب در ایران با خاصیت درمان ایدز»
یکشنبه 90 شهریور 13
ساعت 10:34 صبح
مشرق:این کوه باستانی پردیس است که در حومه شهرستان جم از توابع عسلویه استان بوشهر و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد. قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است، چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست.
مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله 50 تا 100 متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص آسفالت با ماشین توقف کنید و ترمز دستی را بخوابانید، ماشین بجای سر پائینی به نرمی به سمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تاکنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کردند.
منبع: گروه اینترنتی قلب من
خبر خیلی مهم»
شنبه 90 شهریور 12
ساعت 8:8 عصر
هم غزه هم لبنان هم سومالی هم همه مردم جهان»
شنبه 90 شهریور 12
ساعت 11:40 صبح
ماجرا از اونجایی شروع شد که تبلیغات ریاست جمهوری شروع گردید و موسوی بعد از مدتها به تلویزیون امدو دیدیم گفت وقتی خودمان مشکل داریم چرا باید به فلسطین و لبنان کمک کنیم؟
چشمانم گرد شده بود میگفتم: ای بابا این دیگه کیه ؟؟؟؟ مگم خودش را نخست وزیر امام نمیدونست ؟؟؟ مگم نمیگفت خط امامی هستیم ؟؟؟ امام در دوره تحریم و ترور و جنگ که بدترین دوران انقلاب بوداز مسلمان جهان حمایت میکردو روز قدس وتشکیل حزب الله وغیره راندیده بود؟
بحث ادامه پیدا کرد حتی در مناظره اما مهمترین حادثه روز قدس اتفاق افتاد وقتی که رادیو اسرائیل شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را مطرح کرد و عده ای نادان یا جاهل این را عنوان کردند و کروبی و موسوی هر وقت اسم این دو نفر را میشنوم یاد دو نفر میفتم(به نظراین دوبیشتر شبیه مت وپت هستند) هیچ گونه واکنشی نگرفتند حتی سردمداران اصلی مانند خاتمی و رفسنجانی ؟؟؟
چرا میگویند چراغی به خانه رواست به مسجد حرام است و آیا این با کمک به مظلومان جهان تطبیق میکند؟؟اصلا چرا باید به مردم جهان کمک کنیم ؟؟؟؟؟
من میگم از این زاویه ببینم که چرا کمک نکنیم مگر ما آزاده و انسان نیستیم؟؟ مگر ما وجدان و شرف و دین نداریم؟؟ مگر دین و وجدان ما نمیگوید به مظلوم کمک کنیم؟مگر کوروش برای عدالت نمیجنگید ؟؟؟ مگر سعدی مهمترین شعرش همین نبود؟ بنی ادم اعضای یک پیکرند ...............
مگر پیامبران و امامان همین رانگفتند و یا امام مهدی عج بیاید گرفتن حق مظلوم از مهمترین و برترین اعمالش نیست؟ حتی امام خمینی قبل و بعد از انقلاب هم همینکار را انجام میداد.
درسته چراغی که به خانه رواست یه مسجد حرام است و خدا از حقش به خاطر ما میگذرد اما اگر همسایه ما از گرسنگی و ظلم در حال مرگ باشد و هر روز تهدید به مرگ شود آیا ما هیچ عکس العملی نشان نمیدهیم بنده فکر میکنم هر کسی نسبت به مظلوم و انسانیت ساکت بنشیند و واکنشی از خود بروز ندهد انسان نیست اما اگر کسی از ظالم حمایت کند و برعلیه مظلوم شعار دهد از حیوان کمتر است
دراین شک نباید کرد کسی که میگوید به سومالی کمک نکنیم و فقط مردم ایران را داشته باشیم . وقتی به کمک ایرانی ها هم میرسد هیچ کمکی نمیکند و میگوید خودمان نیازمندتر هستیم .
هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران
به امید ظهور و نابودی ظلم و سلطه صلوات
هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران»
شنبه 90 شهریور 12
ساعت 11:39 صبح
مسأله «فلسطین» را چگونه باید تعریف کرد؟ آیا مسألهای فلسطینی و یا حداکثر عربی است؟ یا مسألهای انسانی است؟
اعراب در این که مسألهی فلسطین یکی از مهمترین مسایل عربی است؛ تردیدی نداشتند؛ اما ابتدا «انورسادات» با صلح کمپدیوید و پس از او در دو دهه اخیر بسیاری از سران عرب به این سمت و سو رفتند که مسألهی فلسطین، مسألهای فلسطینی است و نه عربی!در کشورمان ایران، رژیم پهلوی همسوئی و همپیمانی با اسرائیل داشت. با سقوط رژیم گذشته، یکی از نقاط مشترک جناحهای سیاسی در سه دهه انقلاب اسلامی، همسخنی در این محور بود که فلسطین، تنها مسألهای فلسطینی و یا عربی نیست؛ بلکه مسألهای انسانی- اسلامی است.کم و بیش در دو دهه اخیر، برخی نویسندگان رسانهای تردیدهایی در این نقطه وفاق آفریدند؛ سال گذشته، در آشوبهای سیاسی شعارهایی شنیده شد که علنیسازی آن نواها و تردیدها بود.نویسنده در این جستار میکوشد این موضوع را بار دیگر مورد توجه قرار دهد.چه اینکه این تردیدها میتواند به مرور، سمتوسوهای جدیدی را در فضای نخبگانی- عمومی ایجاد کند. شرایط کشورهای عرب منطقه را میتوان دید. افسران آزاد در مصر با شعار حمایت از فلسطین به قدرت رسیدند و عبدالناصر نماد مقاومت عربی علیه صهیونیسم شد و جانشین او انورسادات، قهرمان جنگهای رمضان (1973) گردید؛ اما آن پیشینه پایدار نماند و از دل آن، سازش با اسرائیل در کمپ دیوید برآمد! سران جامعه عربی، به گونهای یکپارچه با موضع او به مخالفت برخاستند؛ مصر را از مجامع خود راندند و صلح مصر با اسرائیل دلیل اصلی آن دانستند؛ اما چندی نگذشت که کشورهای عربی، به آن سو شتاب گرفتند و برخی از مصر گوی سبقت را ربودند!این سرنوشت، میتواند مورد توجه سیاستمداران و نظریهپردازان ایرانی نیز باشد. ما در سه دهه اخیر، در جبهه مقاومت رسمی علیه اسرائیل قرار گرفتهایم. چه اینکه قبل از آن رژیم کشور در ائتلاف سیاسی- اقتصادی با اسرائیل قرار داشت. اکنون همان زمینهها و رخدادها که سیاست رسمی کشورهای عربی را به سوی همنوایی و یا سازش سوق داد؛ میتواند جبهه مقاومت ایرانی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.یکی از نکات مهم تفسیر نخبگانی و بلیغ عمومی آن در ماهیتشناسی مسأله فلسطین است. این که آیا آن را مقولهای از قبیل اختلافات ارضی یا نژادی در سودان و... بدانیم یا آن را مسألهای فراتر تلقی کنیم؟
این نوشتار، مروری اشارهوار به فهرستی است که میتواند پاسخ دهنده به این پرسش اساسی باشد.
- اسرائیل، رژیم نامشروع
رحمت خداوند . . .»
چهارشنبه 90 شهریور 9
ساعت 5:12 عصر
دارد باران میبارد...
به پاس این همه پاکی و طراوت لطفاً یک دقیقه چتر هایتان را ببندید.
هیچ زمینی ســــبـــز نشود جز آنکه پیشتر بـارانــی باریده باشد و نــوری بـرافـروختــه نــگردد، مگر پیش از آن افرادی همچو شمعی مخــلصــانه آب شده باشنــد. به قول مولانا :
ز ابـــر گریان شاخ، سبــز و تــر شود
نــور شــمع از گــریـه روشن تــر شود
پس بــارانـــی باشیم...
تا در آخر سـبــز شویم...
حجاب ...»
چهارشنبه 90 شهریور 9
ساعت 5:7 عصر
یک داستان کوتاه و شاید واقعی!
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت:
ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد:
مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری… گه میخوری تو و هفت جد آبادت، خجالت نمیکشی؟
جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحشهای مرد عصبی شود و عکسالعملی نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد:
خیلی عذر میخوام فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم … حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم.
مرد خشکش زد …
همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد…
عید سعید فطر بر همه مبارکباد»
چهارشنبه 90 شهریور 9
ساعت 3:16 صبح
به همان اندازه که حلول ماه رمضان، خنده و خوشحالی را بر لبانمان جاری میکند، رفتنش و حتی فکر آن، بغضهای گلو را میترکاند و انسان مؤمن را در اندوه و ناراحتی فرو میبرد.
دلتنگ رفتنش هستم. حتی فکر رسیدن دهه آخر این ماه، باعث میشود بغض، گلویم را بگیرد. سحرهای این ماه، مرا مجنون میکند. لحضات افطارش فوقالعاده است.
میدانی در این دو لحظه بیش از یک میلیارد نفر در جهان اسلام به خدا فکر میکنند و در ذهن همهشان یک چیز است و بر لبشان یک ذکر.
در این دو لحظه کمترین گناه از سوی مسلمانان صورت میگیرد.
کدام مسلمان در این دو لحظه (علاوه بر طول روز) مشغول گناه است؟
این هماهنگی ذهن و زبان و به کمترین حد رسیدن اشتغال به گناه، چنین حالتی را در ما به وجود میآورد،
خوشحال از آمدنش و نگران از وداعش...
برای شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات
عید سعید فطر بر مسلمانان جهان مبارک باد»
چهارشنبه 90 شهریور 9
ساعت 12:0 صبح
یک ماه میهمانی خدا گذشت، یک ماه خودسازی و مبارزه با نفس سپری شد،
خوشا آنان که از آن ضیافت و این مبارزه، سربلند و پیروز برآمدند
و اینک مؤمنان به شکرانه این سربلندی و پیروزی، عید می گیرند و به یکدیگر شادباش می گویند.
مهربان پروردگار! به پاسداشت مهرورزی تو، روزه گرفتیم و اکنون به نماز فطرت، پاک میرویم و در آب رحمتت روح و جان می شوییم و تن پوش آمرزش بر تن می نماییم. در این لحظه های سبز استجابت، شاخه های نخل آرزو را در دست می گیریم و ظهور موعود آخرین را از تو میخواهیم
عید سعید فطر ، عید آسودگی از آتش غفلت ورهیدگی از زنجیر نفس ، بر میهمانان حضرت حق مبارک باد.
خدا را سپاسگذاریم بعد ازمدتی تلاش و کوشش گروهی جوان و پویا به آرزوی دیرینه خود برای ساخت سایت و انجمنی تاحدودی درخور شهرستان کردکوی جامعه عمل پوشاندیم و با این عید عزیز افتتاح نموده است هرچند در ابتدای راه هستیم اما انشاالله با همکاری مشتاقان و علاقمندان فضای مجازی و شهرستان به قله های بلند و آرمان هایی جهت ترقی و پیشرفت روز افزون دست یابیم .
به همین منظور دست همکاری همه عزیزان را جهت معرفی این سایت و فعالیت در راه شناساندن هرچه بهتر توانایی های شهرستان کردکوی صمیمانه میفشاریم و مارا از دعای خیر خود بی نصیب نگذارید.
نوشته شده توسط :فدایی ولایت::نظرات دیگران [ نظر]