فصل انتظار شهرستان کردکوی icon
سید پیام - فصل انتظار شهرستان کردکوی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند کیست؟ ـ : آنکه از حرامها دوری کند . [امام علی علیه السلام ـ هنگامی که از او پرسیده شد]


یکی از این افراد با بصیرت که من به مقام این شهید اردت خاصی دارم چون در محیط بسیار نامناسب بزرگ شده و داری پول و مقام فراوانی بود اما همه اینها را فدای راه حق کرد  

شهید دکتر (مهدی) ادواردو آنیلی فرزند میلیاردر ایتالیایی

 


مستند شهید ادواردو آنیلی (فرزند میلیاردر ایتالیایی)

 

شهید دکتر (مهدی) ادواردو آنیلی فرزند میلیاردر ایتالیایی ، فرزند صاحب کارخانجات اتومبیل‌سازی فیات ، فراری، لانچا، آلفارومئو، ‌کارخانجات هلی‌کوپترسازی، ‌بانک‌ها، ‌بیمه‌ها، مطبوعات و رسانه‌ها و شرکت‌های بزرگ پیمانکاری و نیز مالک باشگاه فوتبال «یوونتوس» در 6 ژوئن 1954 در نیویورک به دنیا آمد. او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک انگلستان گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغ التحصیل شد. ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین می گوید: در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم می زدم و کتابها را نگاه می کردم چشمم افتاد به قرآن . کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است.

آن را برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم ، احساس کردم که این کلمات ،کلمات نورانی است ونمی تواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم, آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می فهمم و قبول دارم.

آنیلی مستند شهید ادواردو آنیلی (فرزند میلیاردر ایتالیایی)

اولین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبه های دکتر محمد حسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای 58 تا 61) از طریق تلویزیون ایتالیابوده است و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه می کند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد می شود.


دکتر قدیری در مورد اولین ملاقاتش با ادواردو می گوید:

بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک روز یک‌شنبه در حالی که من در اقامت‌گاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و می‌خواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر می‌شود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند. ولی agnielli مستند شهید ادواردو آنیلی (فرزند میلیاردر ایتالیایی) بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان می‌گوید خدا هر در بسته‌ای را می‌گشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبال‌اش. جوان قد بلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون این‌که انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهِ آنیلی معروف نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم.

ادوادو چند بار به ایران سفر کرده و زیارت حرم امام رضا(ع) مشرف گریده بود. در یکی از این سفرها در هفتم فروردین 1360در نماز جمعه به امامت جمعه آیت الله خامنه ای شرکت می کندکه این تصویرمربوط به این نمازجمعه است.درهمین سفر ادواردو با حضرت امام دیدار کرده و حضرت امام پیشانی ادواردو را می بوسد.


ادواردو آنیلی امام خامنه ای مستند شهید ادواردو آنیلی (فرزند میلیاردر ایتالیایی) دانلود مستند شهید ادواردو آنیلی قسمت اول

حجم : 19.8 مگابایت / 3gp


دانلود مستند شهید ادواردو آنیلی قسمت دوم

حجم : 15.5 مگابایت / 3gp

 

 

برای شادی روح شهدا و اما شهدا صلوات



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]

    میلیاردر شهید ایتالیایی ادواردو(مهدی) آنیلی»
    پنج شنبه 90 شهریور 24 ساعت 9:13 صبح

    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/8618/B/khamenei-namaz-jome-30sal-9.jpg

    که رسانه‌های ایتالیا از آن‌ها به عنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام می‌برند. کارشناسان اقتصادی درآمد سالانه خانواده آنیلی را بالغ بر 60 میلیارد دلار تخمین می زنند که 3 برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران در آن تاریخ است.

    ادواردو تنها فرزند پسر سناتور آنیلی است.

    تنها خواهرش مارگریتا نام دارد. او 7 فرزند دارد که ثمره دو ازدواج او بودند. شوهر اول مارگریتا، آلین الکان یهودی و شوهر دومش سرجه دفالن مسیحی است. او 3 فرزند از شوهر اولش به نام‌های جاکوب، لاپو و جینورا و از شوهر دومش 4 فرزند به نام‌های ماریا، پییترو، سوفیا و آنا دارد.

    ادواردو تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا طی کرد و بعد به کالج آتلانتیک در انگلستان رفت و پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون ایالات متحده با اخذ درجه دکتری فارغ التحصیل شد.

    ادواردو در 20 سالگی وقتی در نیویورک دانشجو بود، یک روز در کتاب‌خانه‌ای در همان شهر، تصادفاً چشمش به قرآن می‌افتد و شروع به مطإلعه آن می‌کند. خودش در صحبت‌هایی که با دوستانش داشت، گفته بود در نیویورک که بودم یک روز در کتاب‌خانه قدم می‌زدم و کتاب‌ها را نگاه می‌کردم که چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آن را برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلماتی نورانی‌اند و نمی‌تواند گفته بشر باشند. خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و آن‌را امانت گرفتم وب یشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می‌فهمم و قبول دارم.

    محمد اسحاق عبداللهی که از دوستان مسلمان آنیلی است نیز در مورد او می‌گوید؛ «ادواردو خیلی شب‌ها بیدار می‌ماند و با نور شمع تا صبح قران را مطالعه می‌کرد.»

    بعد از این قضیه به یک مرکز اسلامی در نیویورک مراجعه می‌کند و درخواستش مبنی بر این‌که می‌خواهد مسلمان شود را مطرح می‌کند. آن‌ها هم نام «هشام عزیز» را برای وی انتخاب می‌کنند.

    این گفته که ادواردو در اثر معاشرت با مسلمانان به این دین گرویده، یک ادعای بی‌ثبات است، چون با موقعیت مالی و سیاسی که پدر ادواردو داشت، هیچ‌کس به خود اجازه نمی‌داد که چنین مسائلی را با او در میان بگذارد و او را به دین جدید دعوت کند. وی پس از ملاقات و گفتگو با دکتر قدیری ابیانه شیعه شده بود. ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]

    نظر شما چیه؟»
    چهارشنبه 90 شهریور 16 ساعت 11:26 عصر

    نظر شما چیه؟

    یه مدت می گفتن این حادثه که توش مرکز تجارت جهانی آمریکا 11 سپتامبر سال 2001 در نیویورک آمریکا توسط تروریست ها بمباران و تخریب شد و هزاران آدم رو کشت و پیامد های بسیار وخیمی داشته و داره، در قرآن پیش بینی شده بوده و قرآن در 14 قرن پیش خبر آن را داده ، جایی که خداوند در آیه 109 سوره توبه می فرمایند:

    افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا {جرف هار}فانها ربه فی نار جهنم و الله لا یهدی القوم الظالمین؛

    آیا کسی که شالوده و اساس مسجد را بر پایه تقوا و پرهیز بنا کرده و هدفش جلب رضایت خدا است بهتر است یا کسی که آن را کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش جهنم فرو می ریزد، و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی کند.

    آنگاه تطبیق این آیه را با فاجعه ویرانی مرکز تجارت جهانی آمریکا چنین پنداشته اند:

    1- این فاجعه روز یازدهم بود، آیه فوق نیز درجزء 11 سوره توبه است.

    2- ماه سپتامبر ماه نهم میلادی است ، سوره توبه نیز سوره نهم قرآن است.

    3- سال  2001 است، از ابتدای سوره تا آیه فوق 2001 حرف وجود دارد.

    4- تعداد طبقات برج 109 عدد بود، آیه مذکور ، آیه 109 سوره توبه است.

    5- نام خیابانی که مرکز تجارت جهانی در آن قرار داشت « جرف هار» نام داشت که این جمله در آیه فوق آمده است.

     http://frsa12.persiangig.com/11September2001.jpg

    پیش بینی قرآن از حوادث 11 سپتامبر - حادثه فرو ریختن دو ساختمان مرکز اقتصادی آمریکا که بزرگترین ساختمانهای جهان بودند قبلا در قرآن گفته شده بود.

     مسجدهایی که بغرض ...ایا این دوساختمان مسجد بود نه اما حوادث بعدش و نابودی پرچمداران دروغین اسلام یعنی طالبان والقاعده و صدام ....به این ایه مربوط نمیشود؟

    ایا وعده خداوند تحقق نمی یابد ایا نابودی کافرین به دست کافرین در معانی قران نبوده؟

    پ ن : در حال راه انذاری انجمن هستیم به همین بهانه از شما دعوت میکنم در این انجمن درکار فرهنگی به ما کمک کنید           www.tamishe.ir




  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]

    یش بینی 11 سپتامبر در قرآن !»
    چهارشنبه 90 شهریور 16 ساعت 11:24 عصر

     

    همه دوستان حتما با چنین نوشته هایی در شبکه اینترنت روبرو شده اند:

     

    أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (108) لاَ یَزَالُ بُنْیَانُهُمُ الَّذِی بَنَوْاْ رِیبَةً فِی قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (109)آیا کسی که اساس کار خود را بر پایه تقوای خدا و رضایت او گذاشته کارش بهتر است یا کسی که اساس کار خود را بر کنار پرتگاهی نهاده که در حال فروریختن است و با آن در آتش جهنم می‌افتد؟ و خدا مردم ستمگر را هدایت نمی کند. (108)
    بنایی که ساخته‌اند همواره مایه تشویش در دلهایشان خواهد بود تا آن هنگام که دلهایشان تکه ‌تکه شود و خدا دانا و حکیم است(109).

     

    آدرس برجهای دوقلو:

     

    New York City, No. 108/109 JORF HARR Street

    حالا به این نکات توجه کنید :

    - در آیات مورد نظر عبارت "جرف هار" به کار رفته که نام خیابان برجهای دوقلو “Jorf Harr” است.
    - شماره آیات مورد نظر 108 و 109 می باشد که برابر با آدرس برجهای دوقلوست. ضمناً در بعضی از نسخه های قرآن شماره این دو آیه 109 و 110 می باشد که در این صورت نیز 110 برابر با تعداد طبقات برجهای دوقلوست.
    - سوره توبه 9امین سوره قرآن می باشد که برابر با ماه حادثه 11 سپتامبر است.
    - سوره توبه در جزء 11ام قرآن قرار دارد که برابر با روز حادثه 11 سپتامبر است.
    - سوره توبه در حزب 21ام قرآن قرار دارد که برابر با قرن حادثه 11 سپتامبر است.
    - تعداد حروف سوره توبه تا این آیات 2001 حرف می باشد که برابر با سال حادثه 11 سپتامبر است.
    که حقیر را بر آن داشت که در مورد جرف هار تحقیق کنم و ببینم که آیا واقعا در شهر نیویورک خیابانی به نام "جرف هار" هست یا نه که با یک سرچ در یک سایت خارجی با این مطلب روبرو شدم
    Is there any streets named JURF HAAR or JORF HARR in the new york city?
    I am just studying a comment about one of the Quran claimed to predict the 9/11 attack on NY and i really want to check whether such a street exist in NY or not? I also would be grateful if somebody tells me that why they (New York municipality) named this street Jorf Haar ? It looks like very strange name to me

    ترجمه مطلب از حقیر:

    به صورت خلاصه گفته که میگویند قرآن حادثه یازده سپتامبر رو پیش بینی کرده و من میخواهم بررسی کنم که آیا واقعا خیابانی به این نام وجود دارد در نیویورک یا نه ؟ من میخواهم بدانم که اصلا چرا شهردای نیویورک اسم این خیابان را جرف هار گذاشته ، چون این نام برای من خیلی عجیب هست
    و بنده هر پاسخی را که بررسی کردم در جواب گفته اند No, that street does not exist in NYC.، چنین خیابانی به این اسم در نیویورک وجود نداره و یکی هم در پاسخ نوشته Maybe it translates into something
    حتی شخصی نوشته که اصلا چنین خیابانی در منطقه وقوع حادثه هم وجود ندارد.
    چرا که سالها در نیویورک کار کرده و زندگی نموده است و با آن آشناست.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]

    هم غزه هم لبنان هم سومالی هم همه مردم جهان»
    شنبه 90 شهریور 12 ساعت 11:40 صبح

     

    ماجرا از اونجایی شروع شد که تبلیغات ریاست جمهوری شروع گردید و موسوی بعد از مدتها به تلویزیون امدو دیدیم  گفت وقتی خودمان مشکل داریم چرا باید به فلسطین و لبنان کمک کنیم؟

    چشمانم گرد شده بود میگفتم: ای بابا این  دیگه کیه ؟؟؟؟   مگم خودش را نخست وزیر امام نمیدونست ؟؟؟  مگم نمیگفت خط امامی هستیم ؟؟؟         امام در دوره تحریم و ترور و جنگ که بدترین دوران انقلاب بوداز مسلمان جهان حمایت میکردو روز قدس وتشکیل حزب الله وغیره راندیده بود؟

    بحث ادامه پیدا کرد حتی در مناظره اما مهمترین حادثه روز قدس اتفاق افتاد وقتی که رادیو اسرائیل شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را مطرح کرد و عده ای نادان یا جاهل این را عنوان کردند و کروبی و موسوی هر وقت اسم این دو نفر را میشنوم یاد دو نفر میفتم(به نظراین دوبیشتر شبیه مت وپت هستند) هیچ گونه واکنشی نگرفتند حتی سردمداران اصلی مانند خاتمی و  رفسنجانی ؟؟؟

    http://local.persiangig.com/image/03_kevin_carterx.jpg

     

     چرا میگویند چراغی  به خانه رواست به مسجد حرام است و آیا این با کمک به مظلومان جهان تطبیق میکند؟؟اصلا چرا باید به مردم جهان کمک کنیم ؟؟؟؟؟

    من میگم از این زاویه ببینم که چرا کمک نکنیم مگر ما آزاده و انسان نیستیم؟؟ مگر ما وجدان و شرف و دین نداریم؟؟    مگر دین و وجدان ما نمیگوید به مظلوم کمک کنیم؟مگر کوروش برای عدالت نمیجنگید ؟؟؟  مگر سعدی مهمترین شعرش همین نبود؟ بنی ادم اعضای یک پیکرند ...............


    مگر پیامبران و امامان همین رانگفتند و یا امام مهدی عج بیاید گرفتن حق مظلوم از مهمترین و برترین اعمالش نیست؟ حتی امام خمینی قبل و بعد از انقلاب هم همینکار را انجام میداد.

    درسته چراغی که به خانه رواست یه مسجد حرام است و خدا از حقش به خاطر ما میگذرد اما اگر همسایه ما از گرسنگی و ظلم در حال مرگ باشد و هر روز تهدید به مرگ شود آیا ما هیچ عکس العملی نشان نمیدهیم بنده فکر میکنم هر کسی نسبت به مظلوم و انسانیت ساکت بنشیند و واکنشی از خود بروز ندهد انسان نیست اما اگر کسی از ظالم حمایت کند و برعلیه مظلوم شعار دهد از حیوان کمتر است

    دراین شک نباید کرد کسی که میگوید به سومالی کمک نکنیم و فقط مردم ایران را داشته باشیم . وقتی به کمک ایرانی ها هم میرسد هیچ کمکی نمیکند و میگوید خودمان نیازمندتر هستیم .

    هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران

    به امید ظهور و نابودی ظلم و سلطه صلوات



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]

    هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران»
    شنبه 90 شهریور 12 ساعت 11:39 صبح

    مسأله «فلسطین» را چگونه باید تعریف کرد؟ آیا مسأله‌ای فلسطینی و یا حداکثر عربی است؟ یا مسأله‌ای انسانی است؟
    اعراب در این که مسأله‌ی فلسطین یکی از مهم‌ترین مسایل عربی است؛ تردیدی نداشتند؛ اما ابتدا «انورسادات» با صلح کمپ‌دیوید و پس از او در دو دهه اخیر بسیاری از سران عرب به این سمت و سو رفتند که مسأله‌ی فلسطین، مسأله‌ای فلسطینی است و نه عربی!در کشورمان ایران، رژیم پهلوی هم‌سوئی و هم‌پیمانی با اسرائیل داشت. با سقوط رژیم گذشته، یکی از نقاط مشترک جناح‌های سیاسی در سه دهه انقلاب اسلامی، هم‌سخنی در این محور بود که فلسطین، تنها مسأله‌ای فلسطینی و یا عربی نیست؛ بلکه مسأله‌ای انسانی- اسلامی است.کم و بیش در دو دهه اخیر، برخی نویسندگان رسانه‌ای تردیدهایی در این نقطه وفاق آفریدند؛ سال گذشته، در آشوب‌های سیاسی شعارهایی شنیده شد که علنی‌سازی آن نواها و تردیدها بود.نویسنده در این جستار می‌کوشد این موضوع را بار دیگر مورد توجه قرار دهد.چه این‌که این تردیدها می‌تواند به مرور، سمت‌و‌سوهای جدیدی را در فضای نخبگانی- عمومی ایجاد کند. شرایط کشورهای عرب منطقه را می‌توان دید. افسران آزاد در مصر با شعار حمایت از فلسطین به قدرت رسیدند و عبدالناصر نماد مقاومت عربی علیه صهیونیسم شد و جانشین او انورسادات، قهرمان جنگ‌های رمضان (1973) گردید؛ اما آن پیشینه پایدار نماند و از دل آن، سازش با اسرائیل در کمپ دیوید برآمد! سران جامعه عربی، به گونه‌ای یکپارچه با موضع او به مخالفت برخاستند؛ مصر را از مجامع خود راندند و صلح مصر با اسرائیل دلیل اصلی آن دانستند؛ اما چندی نگذشت که کشورهای عربی، به آن سو شتاب گرفتند و برخی از مصر گوی سبقت را ربودند!این سرنوشت، می‌تواند مورد توجه سیاستمداران و نظریه‌پردازان ایرانی نیز باشد. ما در سه دهه اخیر، در جبهه مقاومت رسمی علیه اسرائیل قرار گرفته‌ایم. چه این‌که قبل از آن رژیم کشور در ائتلاف سیاسی- اقتصادی با اسرائیل قرار داشت. اکنون همان زمینه‌ها و رخدادها که سیاست رسمی کشورهای عربی را به سوی هم‌نوایی و یا سازش سوق داد؛ می‌تواند جبهه مقاومت ایرانی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.یکی از نکات مهم تفسیر نخبگانی و بلیغ عمومی آن در ماهیت‌شناسی مسأله فلسطین است. این که آیا آن را مقوله‌ای از قبیل اختلافات ارضی یا نژادی در سودان و... بدانیم یا آن را مسأله‌ای فراتر تلقی کنیم؟
    این نوشتار، مروری اشاره‌وار به فهرستی است که می‌تواند پاسخ دهنده به این پرسش اساسی باشد.

    - اسرائیل، رژیم نامشروع

    عناصر تشکیل‌دهنده یک کشور، 3 عنصر اصلی‌اند: جمعیت، سرزمین و حکومت. همگان می‌دانیم که جمعیت یهودیان اسرائیل، ریشه در آن آب و خاک ندارند بلکه عمدتاً از مناطق مختلف جهان به آن سرزمین آمده‌اند و برخلاف تمایل مردم آن در این منطقه، اسکان داده شده‌اند. هم‌چنین سرزمین اسرائیل، مرزهای نامشخص و نامعلومی دارد. مرزهای 1948، 1967 یا... و بالاخره، حکومت این کشور هم نماینده مردم آن نیست، بخش وسیعی از مردم فلسطین را آوارگان آن تشکیل می‌دهند که نقشی در آن نداشته و ندارند. این نکات، این پرسش را می‌آفریند که آیا می‌توان با اسرائیل، به عنوان یک «کشور» مواجه شد و مسأله آن را، مسائل داخلی یک کشور تلقی کرد؟

    2- اسرائیل، رژیم کشتار
    این رژیم با کشتار انسانی پیوند دیرین دارد. برابر با یک فهرست، حدود 30 کشتار فجیع در تاریخ این رژیم ثبت تاریخی است؛ این فهرست بلند بالا را می‌توان با تحقیق گسترده همراه ساخت و ابعاد قتل و کشتار آن را بازخوانی کرد. فهرست آن، عبارتست از:

    1- انهدام هتل ملک داود (فلسطین 1946)
    2- کشتار روستای دیریاسین (فلسطین 1948)
    3- کشتار دو روستای اللد و الرمله (فلسطین 1948)
    4- الطنطوره (فلسطین 1948)
    5- الدوایمه (فلسطین 1948)
    6- قبیه (فلسطین 1953)
    7- حولا (لبنان 1948)
    8- کفرقاسم (فلسطین 1956)
    9- خان‌یونس (نوار غزه 1956)
    10- جانین (لبنان 1967)
    11- عیترون (لبنان 1975)
    12- بنت جبیل (لبنان 1976)
    13- اوزاعی (لبنان 1978)
    14- راشیا (لبنان 1978)
    15- کوئین (لبنان 1978)
    16- عدلون (لبنان 1978)
    17- عباسیه (لبنان 1978)
    18- صبرا و شتیلا (لبنان 1982)
    19- البرج الشمالی (لبنان 1982)
    20- عیون قاره (فلسطین 1990)
    21- کشتار نمازگزاران مسجدالاقصی (1991)
    22- حرم ابراهیمی (الخلیل 1994)
    23- اردوگاه جنین (الخلیل 2002)
    24- انتفاضه الاقصی (2003)
    25- قانا (2006)
    26- کرانه باختری (2006)
    27- غزه (2009)
    28- حمله به ناوگان آزادی (2010)

    از فهرست فوق، ساده و سریع می‌توان عبور کرد! اما تک‌تک موارد، انبوهی از مصائب انسانی را روایت می‌کند. از کشتار دیریاسین و صبرا و شتیلا تا آخرین تهاجم (حمله به کاروان آزادی غزه)
    3- رنج ‌آوارگی
    آوارگی مردم فلسطین از 1947 آغاز می‌شود و در روز نکبت (در سال 1948) اوج می‌گیرد. در آن روز 650 هزار عرب فلسطین از خانه و کاشانه خویش آواره می‌شوند. امروزه حداقل بیش از 4 میلیون آواره فلسطینی وجود دارند که بخش وسیعی از آنان هنوز در اردوگاه‌ها زندگی می‌کنند. اردوگاه‌های کرانه باختری (با بیش از 500 هزار نفر) نوار غزه (تعداد قابل توجه) سوریه (در سال 2003 م، با آمار حدود 700 هزار نفر) اردن (حدود 700 هزار نفر) لبنان و... فلسطینیان در بیش از 60 سال آوارگی، انبوهی از زخم‌های ماندگار را با خود داشته و دارند؛ فقر، بیکاری، سطح پائین آموزش و بهداشت، افسردگی روحی- روانی و...

    اگر این روزها، حوادثی چون سیل پاکستان و آوارگی موقت سیل‌زدگان، همدردی انسان غربی و شرقی را به همراه دارد؛ آوارگان فلسطینی 60 سال است که این اندوه را با خود بهمراه دارند و از مصائب آن رنجورند.

    4- رژیم نژادپرست
    اسرائیل، جفت رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی است وهم‌چون آن، در تحقیر، تبعیض و سرکوب نژادهای غیر حاکم عمل می‌کند؛ فلسفه نظری- سیاسی رژیم اسرائیل یعنی صهیونیسم، بر طبقه‌بندی شهروندی متکی است. قطعنامه 3379 مجمع عمومی سازمان ملل متحده (در سال 1975) تصریح می‌کند: مقرر می‌دارد صهیونیسم نوعی از انواع نژادپرستی و تبعیض‌نژادی است.

    تبعات این نژادپرستی آشکار را در آمارهایی از قبیل آمار زیر می‌توان دید:

    - 700 شهر و روستای یهودی ساخته می‌شود اما یک روستای فلسطینی ساخته نمی‌شود.
    - سهم عرب‌های فلسطینی در بازار کار دولتی 7/6 درصد است.
    - سهم استخدام آن در بخش عمومی 2 درصد و در بخش خصوصی کمتر از یک درصد است.
    - عرب‌های فسطینی، تنها 7 درصد دانشگاه‌ها تحصیل می‌کنند.
    - 50 درصد آنان زیر خط فقرند/ 93 درصد اراضی عرب‌ها ی فلسطینی مصادره شده است.
    - و...

    5- اسرائیل، رژیم ترور
    اسرائیل، با سازمان‌های تروریستی متولد شد. سازمان‌هایی از قبیل ایرگون، ماکانا، استرن و... و رهبران رژیم اسرائیل نیز از دل این سازمان‌های تروریستی برآمدند. کسانی چون: بن‌گوریون، اسحاق شاهیر، اسحاق رابین و... رژیم اسرائیل از ابتدا تا کنون با عملیات تروریستی در داخل و خارج مرزهای آن ادامه حیات داده است. بمب‌گذاری‌ها، ترورهای هدف‌دار، هواپیماربایی و... در سازمان موساد بخش عملیات ویژه آن (که به ترورهای مخالفان می‌پردازد) از بخش‌های فعال به شمار می‌آید.

    6- تهدیدکننده امنیت منطقه خاورمیانه
    اسرائیل، تنها یک کشور نامشروع نیست، بلکه از ابتدای تأسیس تا کنون، کانون ناامن‌سازی منطقه خاورمیانه بوده است. چندین جنگ بزرگ و کوچک را به منطقه تحمیل کرده است (1948، 1967، 1973 و...) تنها کشور منطقه است که سلاح‌های هسته‌ای را در اختیار دارد؛ سلاح‌های مخرب را به کار می‌برد و...

    7- تأثیرگذاری در سیاست‌ خارجی افراطی آمریکا
    لابی اسرائیل در ایلات متحده، از لابی‌های مؤثر در سیاست خارجی آن کشور است. سیاست‌های نامعقول آمریکا در منطقه، متأثر از این لابی پرنفوذ است. کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیل، کمیته یهودیان آمریکا، انجمن رؤسای سازمان یهودی آمریکا و... از لابی‌های اسرائیل برای نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری، مطالعاتی، رسانه‌ای و... هستند. لابی اسرائیل با مسیحیان اونجلیک (جری فالول، گری پائور و...) و نیز نئوکان‌ها (چون جان بولتون، ویلیام بنت و...) پیوند دارد.
    در یک کلام، اسرائیل تنها یک رژیم سرکش در منطقه نیست؛ بلکه با نفوذ مؤثر در ابر قدرت کنونی جهان، در مسایل منطقه و دنیا، روح افراطی‌گرایی و خشونت سیاسی- نظامی را ترویج و گسترش می‌بخشد.

    8- آرمان اسرائیل بزرگ
    سرزمین اسرائیل کامل، اشاره به سرزمین موعود تورات دارد که در آیات سفر پیدایش از آن یاد شده است: «در آن روز خداوند با ابرام عهد بست و گفت این زمین را از نهر مصر تا نهر عظیم یعنی نهر فرات به نسل تو بخشیدم»
    صهیونیسم و جریان تندرو اسرائیلی، با این وعده شکل یافته‌اند و به آن دل‌بسته‌اند. به راستی چگونه می‌توان این خطر را دست کم گرفت و آن را مسأله‌ای فلسطینی یا عربی تلقی کرد؟!

    9- رژیم متمرد جهانی
    اسرائیل، از ابتدای تکوین تا کنون، با قطعنامه‌های مختلف شورای امنیت و یا مجمع عمومی سازمان ملل متحده مواجه بوده است. تقریباً حدود 100 مصوبه از این نهاد علیه اسرائیل وجود دارد. از سال 1948 هر سال تقریباً 5/1 مصوبه! در قطعنامه 342 در سال 1967، ملزم به عقب‌نشینی از مناطق اشغالی یعنی کرانه باختری، نوار غزه، بیت‌المقدس شرعی، ارتفاعات جولان، صحرای سینا و... شد. در قطعنامه 267، در 1968 نسبت به تصرفات در بیت‌المقدس شرقی محکوم شد؛ و قطعنامه‌های دیگر و دیگر...

    * * *
    این مطالعه گذرا، پاسخ به پرسش اصلی این جستار است که آیا براستی می‌توان مسأله‌ی فلسطینی را، در سطوح مسأله‌ای قومی و یا عربی تنزل دارد؟ برخی روشنفکران یا سیاستمداران چون اختلافات سیاسی با نظام و یا دولت دارند؛ آیا منطقاً و اخلاقاً حق دارند که در پناه گزاره غلط «دشمن دشمن ما دوست ماست» قرار گیرند و سخنانی همدلانه با رژیم غاصب اسرائیل را بر زبان و قلم آورند و یا حمایت انسانی دولت و جامعه ایرانی را از حق انسانی فلسطینیان به سخره و یا نقد گیرند؟

    این قلم در مورد روش‌های حمایت نظری ابراز نمی‌کند؛ اما باورمند است که حمایت از آرمان فلسطینی، دفاع از یک حق انسانی است.


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]

    عید سعید فطر بر همه مبارکباد»
    چهارشنبه 90 شهریور 9 ساعت 3:16 صبح

    به همان اندازه که حلول ماه رمضان، خنده و خوشحالی را بر لبان‌مان جاری می‌کند، رفتنش و حتی فکر آن، بغض‌های گلو را می‌ترکاند و انسان مؤمن را در اندوه و ناراحتی فرو می‌برد.

    دلتنگ رفتنش هستم. حتی فکر رسیدن دهه آخر این ماه، باعث می‌شود بغض، گلویم را بگیرد. سحرهای این ماه، مرا مجنون می‌کند. لحضات افطارش فوق‌العاده است.

    می‌دانی در این دو لحظه بیش از یک میلیارد نفر در جهان اسلام به خدا فکر می‌کنند و در ذهن همه‌شان یک چیز است و بر لبشان یک ذکر.

    در این دو لحظه کمترین گناه از سوی مسلمانان صورت می‌گیرد.

    کدام مسلمان در این دو لحظه (علاوه بر طول روز) مشغول گناه است؟

    این هماهنگی ذهن و زبان و به کمترین حد رسیدن اشتغال به گناه، چنین حالتی را در ما به وجود می‌آورد،

    خوشحال از آمدنش و نگران از وداعش...

    برای شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]

    بدون شرح»
    شنبه 90 شهریور 5 ساعت 5:34 عصر

    http://sites.google.com/site/sadeghsm02/MoosaviIsrael.jpg






    http://aheney.persiangig.com/dakhil.jpg


    http://sabz7.files.wordpress.com/2009/09/us.jpg



    http://www.esteghamat.ir/pic/n00005600-r-b-034.jpg

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]

    دو راه بسیار خوب برای تشخیص حق از باطل»
    شنبه 90 شهریور 5 ساعت 5:34 عصر


    برخی اوقات بر سر دوراهی قرار میگیریم و نمیدونیم کدام درست است تا انجامش دهیم و دوست داریم راه درست را انتخاب کنیم تا دچار اشتباه نشویم و کلی وقت میذاریم، اما تشخیص درست از نادرست گاهی سخت میشود .

    متاسفانه برخی اوقات مسیر را اشتباهی طی میکنیم و برای این کار اشتباه دلایل مختلفی بیان میکنیم که به قول ابن سینا: برای هر کار اشتباهی اگر هزار دلیل بیاوری میشود هزار و یک اشتباه.

    به نظر من در فتنه های اخیر نیز بسیاری از افراد دچار سردرگمی شده و بر سر یک دو راهی قرار گرفتند که انتخاب را برایشان دشوار مینمود . در هر دو طرف افرادی وجود داشتند که  به شخص مورد نظر رای دادند و بعد پشیمان شدند . ( البته در این مورد تعداد افرادی که به آقای موسوی رای دادند و از کار خود پشیمان شدند بسیار بیشتر از طرف مقابل بود )

    جالب اینجاست در فتنه اخیر بیشتر بحث روی ارزشها بود و هر دو طرف خودشان را بر حق وارزشی میدانستند و این امر با توجه به سوابق و حال دو طرف اصلی ماجرا ، انتخاب را برای بسیاری از افراد مشکل کرده بود .

    بنده با توجه به فرمایشات امام خمینی ( ره ) دو شاخص بسیار مهم و شفاف برای تشخیص حق از باطل در فتنه اخیر بیان میکنم :

    مهمترین شاخص این است : کاری که انجام میدهیم چقدر در بین دشمنان اسلام و ایران باعث خوشحالی یا تنفرخواهد شد .

    مثال اینکه اگر در مسیری حرکت کردیم که مورد حمایت صهیونیستهای جنایتکار و دست نشانده های آنان بود ، بدانیم راه اشتباه است.اگر در مسیری برویم که صهیونیستها دوست نداشته باشند سر به تنمان باشد و به خون ما تشنه باشند یعنی مسیر دست است.

    http://masjedqoba.persiangig.com/image/yaranesabz.jpg

    سوال اینجاست !

    چرا از خودمان نمیپرسیم: چرا امریکا و اسرائیل و غربی ها و وهابی ها و منحرفین و منافقین و تروریستها هم از جنبش سبز حمایت میکنند؟

     آیا منافع مشترکی میبینند؟ آیا به اهداف مشترکی رسیدند ؟

    مگر میشود بدون دلیل این کشورهای مادی گرا و فاسد از یک گروه خاص حمایت کنند؟



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سید پیام::نظرات دیگران [ نظر]
    <      1   2   3   4