دو دهه از ماه پر از خیر و برکت رمضان گذشته
دیگه زیاد فرصت نداریم ...
مهمونی داره تموم میشه
هرکی که باهوش تر بوده از بندگیش سود برده
و از این که اومده و با خلوص نیت و تواضع و ترنم دعا به درگاه خالق خودش و تونسته تجارت زیادی هم بکنه یه آرامش خیالی بهش دست داده که حالش رو باید بری از همونها بپرسی .......
اما اگه تا حالا فکر میکنی که حال و هوات هیچ تغییری نکرده و به نظر میرسه که داری فرصتهایی رو که میتونستی داشته باشی و استفاده کنی و نکردی ، نگران نباش
هنوزم دیر نشده .......
می دونی که خدا خیلی مهربونه ، در اینکه " لطف خدا بیشتر از جرم ماست" که شک نداری؟؟
حالا خود همین خدا گفته که بازم بیا پیشم و ازم بخواه . دعا کن بنده ی من. در دعا چیزی هست که می تونی تقدیری که تا حالا برات نوشته شده بوده رو تغییر بده . حالا خودت میدونی . از تو حرکت و از من .........
اگه این شبها و روزها و ساعتهای بسیار مقدس نتونستی با یه اشکریزون حسابی بری به درگاه خدا و ازش طلب حاجت کن
بازم وقت هست که به خودت بیای و با خودت رو راست باشی و بدونی که میخوای چیکار کنی؟
حالا هم کاری نداره . از خود خدا بخواه که بهت کمک کنه تا راه رو نشونت بده . یه وقت فکر نکنی که نه من گناهکارم و خدا با من کاری نداره ها؟ نه . اصلا اگه این فکر به سرت زد مطمئن باش یه گناه دیگه کردی . شک نکن .
از خدا بخواه که این شب قدری به هوای دلت برسه تا بتونی خیلی خالصانه و عاشقانه بری جلوش و بارون اشکهات رو هم که با کمک خودش جاری میشه رو چاشنی دعاهای شب و سحرت بکنی تا اونقدر آرامش پیدا کنی که به عمق وجودت نفوذ کنه .
هنوزم دیر نشده . بیا بریم پیش خدا .
بیا بریم بهش بگیم دلم برات تنگه خدا .
بهش بگیم ، تو رو از خودت میخوایم .
یه وقت نگی : تو ! نه تو رو دوست ندارم .
اینطوری قلبم میشکنه .
راستی آره اینطوری خیلی بهتره .
نکنه که این یه راهشه ؟
خودت گفتی که در قلب شکسته خانه داری.
خدایا ! دوستت دارم ، تو را اما نمیدانم که ایا دوستم داری؟
خدایا! در این خلوت انس از تو می طلبم تا برکت این ماه را بر من ارزانی بداری تا بهره مند از الطاف تو گردم. شادمانه در این روز برکت زمزمه ناب های دعا و نیایش در خلوت با تو را جستجو می کنم که خدایا آن که تو را دارد چه ندارد و آن که تو را ندارد چه دارد؟
آفریدگار من! مهمانی و ضیافت به پیشگاه تو در این ماه رحمت، مایه برکت حیات و زندگی من است، برکت عبادت، تهجد، شب زنده داری، تلاوت آیات نورانی. با همین زبان دعا که به من داده ای و آموخته ای، راز هستی ام را جستجو می کنم، از کجا آمده ام، به کجا می روم و آمدنم بهر چه بود ... و این از برکات این ماه است که معرفت آموزی در واژه واژه دعای ابوحمزه، بر جان تشنه و عطش زاده وجود من خانه می کند.
نوشته شده توسط :راضی::نظرات دیگران [ نظر]